محمدطاهای ما(جوجه طلایی ما)محمدطاهای ما(جوجه طلایی ما)، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 6 روز سن داره

دردونه..یک عاشقانه آرام دگر

15ماهگیت هوراااااااا

تک ستاره قلبم 15 ماهگیت مبارک   عزیزم باور نمیشه چه زود گذشت 15 ماه از عمر نازنینت.. عشق من.. زندگی من.. این 15 ماه زیباترین لحظه های زندگی ما بوده تو آرامش بی نظیر لحظه های مایی.. و وجود تو زیباترین هدیه خداوندی چقدر حضورت به خانه ساکت ما هیجان و شادی و دلشوره و استرس و.............. بخشید 15 ماه با تمام سختیها و شیرینی هایش سپری شد...   گل پسر 15 ماهه من تند تند میره از این ور خونه به اون ور خونه، آشپزخونه، اطاق ها، حموم و ....و به همه جا سرک میکشه که ببینه چی به چیه... با صدای آهنگ نانای میکنه و با صدای نوحه و عزاداری سینه میزنه... مرتب دوست داره کفش های بزرگتره...
3 بهمن 1393

جوجه طلایی و 11مروارید

الهی که مامان سمیه  قربون دندونای سفیده خوشملت بره هروقت هرکی ازم میپرسید از دندونای طاها چه خبر از اونجایی که به چشم اعتقاد دارم زیاد دوست ندارشتم بگم چون از همه بیشتر هم توچشم مامان و بابا میای که اومدی . امروز ظهر که از خواب بیدارشدی گفتی :ایش گفتم چی:ایش خیلی تعجب کردم آخه من هنوز حتی یکبار هم آموزش جیش و از پوشک گرفتن و برات شروع نکردم بردمت دستشویی. گفتم:طاها جیش جوجه رنگی:جیشششش. خیلی جالب بود برام یهو دست زدم آفرین آفرین تو هم خوشت اومد هی جیشتو میگرفتی هی ول میکردی منم کلی خوشحال و جیغ .. بعدگفتی :اااانگشتتو میزدی به دندونات یعنی اومدیم بیرون بهت صبحانه بدم هی گفتی به به ..من گفتم ...
3 بهمن 1393

14ماهگیت و 7و8و9و10و11مین دندونت مبارک

           ماهگیت  وووووووووو صاحب مروارید شدنت                  مباااااااااااارک       وسعت دوست داشتنت براي من ....  همان بهشتي است كه گفتند زير پاي مادران است.    مثل نفسی برايم ....  مثل هوا ...مثل آب  پس بدان ...اگر نبودي...نبودم  اگر نباشی.....نيستم  ب...
2 بهمن 1393

برنده موبایلی جشنواره نی نی وبلاگ رای محمدطاهاست

طاهای مامان ....زردآلو مامان الهی دورشمابگردم یه خبر خوب که کلی خوشحال شدم و میدونم به تو هم بگم کلی شادمیشی .یک خبر خیلی خوب یکی از دوستام واسم گذاشته و من الان خوندمش و کلی خوشحال شدم  برنده موبایلی جشنواره نی نی وبلاگ یکی از خاله های مهربون که ازطریق وبلاگ باهم دوست شدیمه همون خاله مهربونی که به شازده طاهای من رای داده و بهم این پیام داده که من و تو هردوبرنده شدیم .......ازبس مهربونه و دل پاک و خوش نیته مامانی تا فهمید رای نیاز دارم واسم رای جمع کردو حالا خط خودش برنده شده .........خیلی خیلی بیشتر از نفر هفتم شدن واسه برنده شدن موبایلی خاله مهربون خوشحال شدم و از اینکه را ی محمدطاها خوش طالع یود .......   ...
21 دی 1393

من و 4سال با نی نی وبلاگ

4سال با هم بودیم و تو این 4سال من باتو غم و شادی ام را با نوشتن یا بدون شرح یا پست سفید رمز دار بی رمز با تایید بدون تایید باهم بودیم و اومدم نوشتم از ازدواجم از سالگرد ازدواجم از آمدن تا رفتن پسر اولم و تولد دوباره "طاها  عشق آرام دگر " ........................... فقط این و می دونم که تو 4سال بهترین دوست مجازی من شدی باعث آرامش و تسکینم و تلاشم و نوشدن و عشقم و حتی پیداکردن دوستهای خوبی شدی دوست من .................    تولد 4سالگیت مبارک   نی نی وبلاگ اطلاع رسانی کرد که مسابقه داریم منم عازم سفربودم و همه کفش هاتو بردم با خودم بوشهر که لب دریا روی شن و ماسه ه...
11 دی 1393

مادرانه های من و پسرکم

سلام پسرکم                     نبض زندگی من تولد یکسالگیت مبارک عشقم ............وجودم ...............نفسم......... مادرانه هایی دارم که باید امروز الان که یک ساله شدی بهت بگم و شاید روزگاری درمقابلت محکوم به سکوت بشم و شاید نباشم ....... و توراسوق بدم به مادرانه های یکسالگیت و .......... امروز یک بهار یک تابستان یک پاییز یک زمستان را پشت سر گذاشتی و میروی تا به دومین سال زندگیت  برسی به اوج شیرین کاری و اوج نیازهایت به من و پدرت .....به اوج اولین هایت....وووو !! انسان های زیادی را دیدی وخ...
9 دی 1393

درخشیدن 5و6مین مرواریدها

بـــــــــــــــــــــــــه بـــــــــــــــــــــــه به شازده مامان .. مرواریدهای 5و6ات مبارک باشه توی پست اولین قدمهات و پنجمین مرواریدت به تاریخ پنج شنبه هفده مهر 1393 من اصلا متوجه مروارید ششمت نشده بودم توی 12ماهگی که مرواریدهایت زدن بیرون متوجه شدم.بعدازتولدت یه مدتی بود شیرمیخوردی گازمیگرفتی و وقتی من بهت میگفتم م َمَ گازنگیر و باهات قهرمیکردم توزودتر قهر میکردی و دیگه شیرنمی خوردی میترسیدی دعوات کنم و خیلی ناراحت بودم هرچی میگفتم بیا مامان بیا بوو نیست نمی اومدی تا روی لثه هات ژل زدم و دست کردم تودهنت دیدم بععععععععله پسرم شاهده 6تا مرواریده و واسه همین داره مامانشو گاز گازی میکنی و داره با مرواریدهاش آ...
12 آذر 1393