محمدطاهای ما(جوجه طلایی ما)محمدطاهای ما(جوجه طلایی ما)، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 8 روز سن داره

دردونه..یک عاشقانه آرام دگر

ماه رمضان ومحمدطاها

بار خدایا ! وسوسه های نفس نگذاشت جانم در نهر رجب تطهیر شود. از در آویختگان درخت طوبای شعبان هم که نبودم. ترحم فرما و در دریای رحمت رمضانت مسقرم نما.     جان دل مامان ....... اول از همه بزار یه خبری بهت بدم توی ماه رمضان 93که تو مهمون خونه ما و دل و جان ماهستی رسانه هااعلام کردن که :بيشترين اسم انتخابي دختر و پسر در ماه رمضان نازنین زهرا و محمدطاها بوده است و از این موضوع خیلی خرسندم موطلایی مامان خیلی دیر دارم برات آپ میکنم اخه ماشالله به جونت خیلی کنجکاو و فضولی و یه بار هم کاکل آپ کردم قبل از اینکه بیام بزنم دکمه ثبت و تو فضول تلفن وگذاشتی زیر پات خودتو رسوندی به کیبرد و همه رو پاک کردی اینم عکس...
19 مهر 1393

اولین قدم جوجه طلایی+پنجمین مروارید

       خداگوید: توای زیباترازخورشیدزیبایم توای والاترین مهمان دنیایم بدان آغوش من باز است شروع کن یک قدم باتو تمام گام های مانده اش بامن دیشب کناربابایی ایستاده بودی و بازی میکردی منم در فاصله  نیم متری تو بودم و نگاهت می کردم بلند میشدی میایستادی و می افتادی زمین نگاهت که به من افتاد یهو گفتم ماشالله ماشالله هول کردی افتادی بابا مهدی گفت خودتو بزن به اون راه  زیر چشمی بهش نگاه کن........ یهو انگار خورشید و ماه  و بهم داده بودن دوتادستای نازو کوچیکتو بازکردی و قدم های ناهماهنگ و خنده دار خودتو انداختی تو بغلم انگار ت...
17 مهر 1393

یازدهمین و آخرین ماهگردت مبارک پسرم

پسرکم  پایان   ماهگی و ورود به ماهگیت رو تبریک میگم . زرد آلو......... جوجه رنگی ..........تپلو.........لوکال بال.....لوییز طاها .........فسقل....پهلوون........سفید برفی...........گردآلو..........هرچی که هر کی صدات کرد تو این چند ماه که نفسم شدی .فدای تو بشم الان که نوشتم آخرین ماهگردت یه جورایی دلم گرفت واسه روزهایی که هیچ وقت تکرار نمیشه واسه اولین لبخندت واسه اولین تبت واسه اوین دست دستی سرسری و میوه خوردنت جیغ زدنت وب ب و.......................................................................................................................................هزاران هدیه ایی که خدا تو وجودت تو گذاشت و تو رو به ما هد...
14 مهر 1393

شازده طاها و دومروارید دیگه

            پاییــــــــــــــــز تنها فصلیه که از همون اولین روزش خودشو نشون می ده! کاش همه انسانها مثل پاییز باشن تا از همون روز اول رنگ و روی اصلیشون رو نشون بدن     جان دل مامان باشروع پاییز 1393برای خانواده 3نفره ما با سرک کشیدن دو تا مرواریدهای بالایی تو فسقل مامان  پیام آور روزهای خوشی رو برامون شده و من اینو به طالع نیک میگیرم و با انرژی بیشتر به استقبال پاییز و مهر ش میرم . آره جان دل مامان شما یه چندروزی بود که میزدی تو سر خودت من گفتم شاید کچل کردی خوشت اومده اما نگو ظاهرا درد دندن داشتی ...
1 مهر 1393

امام رضا و نذرمحمدطاها

      دلم مقیم حرم توست یا امام رضا(ع)   به حلقه های ضریحت دلم گره خورده... گره گشای من ،این بار این گره مگشای کـــاخ همـه شاهـان جهـان را که بگـردی دربــار کسـی پنجره فولاد نــدارد   هزارجور آدم با هزار خُلق و خَلقِ مختلف می‌آیند و در صفای صحنت مقیم می‌شوند ... چه فرق دارد برای تو اما ... نازِ آن مست ... یا نیازِ این دست ... وقتی که از کبوترها هم نمی‌گذری ...   تنها جایی که همهمه و شلوغیش ارامش بخشه.... حرم توست.... السلام علیک یا سلطان عشقـــ&hea...
15 شهريور 1393

دهمین ماهگرد مو طلایی

موطلایی مامان محمد طاهای ما مان تو و پدرت هیچی کم ندارید برای همه چیز من بودن ماه گردت مبـــــــــــــــــــــــــــــــــــارک .......جان دل مامان شروع دهمین ماه از تولدت شروع خوبی رو نداشتیم و متاسفانه تب شدید و ویروس و.......کلی دلشوره و عدم آرامش و...........کلی هم وزن کم کردی حدودا"800گرم و وزن شما در ده ماهگی 10400بود انشالله تا پایان ده ماهگی دوباره تپلی میشی. البته دکترت گفت همین الانم بالای نموداری........ فدات شم توتب میسوختی....... گوش درد داشتی اینم پایان مریض...
6 شهريور 1393

صبر مادرانه و شیطنت کودکانه تا8ماهگی

  شیطنت های وروجک مامان به روایت تصویر     اولین کارخرابی فسقل 4ماه بودی که کاموایی که مامان جون بافتنی باهاش میکردو سردرگم کردی اون دوتا پا رو که داره میره می بینی مامان اون پاهای تو . من تو آشپرخونه بودم خودت بیدارشدی از تخت اومدی پایین بدو رفتی تو این اتاق سراغ کامپیوتر اینجا 5ماه و بیست و 5روزت بود تو 5ماهگی یادگرفتی که وقتی صدات میکردم برمیگشتی و نگام میکردی و می خندیدی که بازم عکس wooooowاینجاهم خوب یادگرفتی که آتیش بسوزونی اینجاهم 6ماه بودی که یادگرفتی از بالا بلندی هال و آشپزخانه بیای تو آشپزخانه و بری سمت لباسشویی ساعت 12...
17 مرداد 1393

9ماهگی زردآلووووووووووووما

چه عاشقانه آرام آرام شیرین اما زود زود بزرگ شدی .9 ماهگیت مبارکـــــــــــــــــــ   شنیدی میگن چشم روی هم بزاری میگذره . واقعا این 9ماه باهم بودنمون خداروشکروماشالله چه شیرین و زود و آرام گذشت.............دوستت دارم وزن جگرطلا در نه ماهگی =10700کیلو قدجگرطلا در نه ماهگی=73سانت دورسر=47سانت این عکس و توبهداشت ازت گرفتم اینم تومسیربرگشت به خونه ازپارک داری میای بیرون صدای ضبط هم زیاد جاااااااااااااااااان دللللللللللللیییییییییییی بخدااااااااااااااا اینم آخرشب .تو و بابا و آنچه که از صبح گذشت ...
16 مرداد 1393

مرواریدهای دردونه نمایان شد

سلام ســـــــــــــــــــــــــلام صدتا سلام             من اومدم با تا دندونام   بالاخره بعد از کلی ناز و کرشمه و بیخوابی و بدخلقی دوتا مروادیدهای دردونه مامان باباش زد بیرون.. کی؟؟؟؟؟(هشت ماه و 10روزه) 11 تیر جمعه ماه رمضان متوجه شدم طاها  دندون در اورده.. الهههههههههههی مامان فدای توبشه .تولدت عیدغدیربود و پنج شنبه و سلام کردن مرواریدهات جمعه توماه مبارک رمضان انشالله همیشه اولین هاتو تو بهترینروزهای خداهدیه بگیری اونقدر ذوق زده شده بودیم که حسابی ماچیدیمش و زود به اجی یلدا زنگ زدیم و گفتیم  و آجی یلدا هم ...
15 تير 1393