پسر مازمینی شدو اولین ها...........
عاقبت در یکروز از روزهای دور................
کودک من پا به دنیا می نهد ............
آن زمان برمن خدای مهربان ...........
نام شورانگیز مادر مینهد.................
عاقبت ....سرانجام.....بعد از 2سال ...........خدابه من هدیه ایی داد ......خدا به من و مهدی هدیه ایی داد
محمدطاهای ما زمینی شد
ورودت به این دنیا رو تبریک میگیم
محمد طاهای ما در تاریخ 1392.08.02روزعید غدیر خم ساعت 11:45صبح با صدای گریه اش دل همه ما رو شاد کرد و آغازگرزندگی نو و جدیدی برای ماشد
پسرم .عزیزدلم .نفسم خیلی زود اومدی تو بغل ما .مارو غافلگیر کردی
توی هفته 37ام و5روز اومدی تو آغوشم خیلی زود بود و همه نگران بودیم .سرفرصت همه خاطرات زایمان و برات به ثبت میرسونم
پسرنازگل من تو ی هفته 37ام و 5روز با وزن 3650و قد 51و دور سر 35.5متولد شد و به ما زندگی داد
الهی فدات بشم ساعت 11:45ظهروقتی زمینی شدی وساعت12:15به بابا گفتن که لباس های کوچولوتونو بدید بابا متعجب و شوکه گفت به دنیا اومد ؟؟؟؟؟رفت یه گوشه تو بیمارستان و سجده شکر کرد و خدارو سپاس که مادر و فرزندصحیح و سالم اند .......
اولیـــــــــــــــن عکس نفسم که بابائی ازت گرفت و یک ساعت بعد از عمل تو بغل خاله زهرا تحویل دادند، ساعت 1ظهر
الهی دورت بگردم تو بغل خاله زهرایی.خاله زهرا بغلت کرده بود و همین طور دورخودش تاب میخورد ونمی فهمید کجامیره هرچی بهش میگفتن بایست ببینیمش به هیچ کی نمیداده
قربون لبات بشم من .این عکس توبیمارستان ازش گرفتن
اولیــــــــــــــــــن حمامی که رفته بودی البته فیلمش هم هست که برات یادگاری نگه می دارم (اینجا3روزه که با ما هم نفس شدی)........
مامان جون اساسی پوشوندتا
اولیـــــــــــــــــن مهمانی
تواین عکس ما یعنی من و بابایی و خاله زهرا و مامان جون رفته بودیم دیدن نیکان
والبته یه چیز مهم شما اینجا6روزتونه و نافتم به مبارکی افتاد
نیکان ساعت 9:30زمینی شد و اولین دیدار ما با نیکان ساعت 1:30ظهر بود وجداهمه رو از چشم انتظاری در اورد
اینم
اولیـــــــــــن عکس من وشازده پسر (تو این عکس محمدطاهای من 6روزشه و از خونه عموعلی برگشتیم رفته بودیم دیدن نیکان)
چهره ناراضی بودن فسقل
آقاپسر ما چشمش نکنیم اصلا گریه نمی کنه پسله خوفیه این نهایت گریه و ناراحتیته
به به اینم اولین عکس سه نفره ما
اولیـــــــــــن لبخند و اولیـــــــــــن چشم بازکردن ها
قربون لبخندت بشم مامانی.اینجا شما دیگه 7روزتونه و اولین لبخند و اولین چشم بازکردنتو خاله زهرا عکس گرفت زمانی که خاله زهرا داشت میرفت و خداحافظی می کرد