محمدطاهای ما(جوجه طلایی ما)محمدطاهای ما(جوجه طلایی ما)، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 29 روز سن داره

دردونه..یک عاشقانه آرام دگر

بدون عنوان

1392/12/26 18:24
نویسنده : مامان بی تاب
279 بازدید
اشتراک گذاری
چهار نفر بودند.
اسمشان اینها بود.
همه کس، یک کسی، هر کسی، هیچ کسی.
کار مهمی در پیش داشتند و همه مطمئن بودند که یک کسی این کار را به انجام می رساند، هرکسی می توانست این کار را بکند ولی هیچ کس اینکار را نکرد. یک کسی عصبانی شد چرا که این کار کار همه کس بود اما هیچ کس متوجه نبود که همه کس این کار را نخواهد کرد.
سرانجام داستان این طوری شد هرکسی، یک کسی را سرزنش کرد که چرا هیچ کس کاری را نکرد که همه کس می توانست انجام بدهد!!؟
 
 
amstory.mihanblog.com

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان ماهان نفسی
27 اردیبهشت 91 1:18
سلام چه وب بامزه ای داری ادم حوصلش سر نمیره راستی اگه به شما هم ندم ناراحت میشی اخه به خدا فقط به خاطر خودت نمیدم گلم بزار زایمان کنی میفهمی نترس برای هر کسی بستگی به خودش داره الهی به حق قران راحت زایمان کنی باز خودت میدونی بابت رمز
از طرف من یه دستی رو اون شکم نازت بکش بگو طاها جان ماهان خیلی خوشحاله با تو دوست شده دوستداریم مواظب خودت ومامان باش


مرسی گلم از نگرانیت من و طاها از دوستی باشما خوشحالیم
مامان ماهان نفسی
27 اردیبهشت 91 1:37
سلام عزیزم اول از همه دست بکش به شکمت به طاها بگو خوشحالم با من دوست شدی مواظب خودت ومامانی باش
دوم گلم اگه به شما هم رمز ندم ناراحت میشی اخه من دوستندارم به خانم های بارداری مثل شما رمزو بدم دوستدارم فکر نکنید همه زایمانها مثل منه سختم نیست من کمی شلوغش کردم بازم خودت میدونی گلم خبرم کنبا اجازت لینکت کردم


سلام مامان ماهان نفسی خوبی ما خیلی خوشحالیم که باشما دوست شدیم اما من دوست داشتم از تجربه شما برای زایمانم استفاده کنم اگه میگی نبینم بهتره خوب حتما بهتره دیگه
مامان ماهان نفسی
27 اردیبهشت 91 16:22
برو خصوصی رمزو دادم خودت خواستی
مامان بی تاب
28 اردیبهشت 91 0:14
salam emailam hak shodeh sharmandeh ramzo dobareh bedeh
میرزا کوچک خان
28 اردیبهشت 91 8:40
خیلی پیچ در پیچ بید!