سلام به طاهای خودم مادر به فدات خیلی دلشکسته ام خیلی پریشانم نمی دونی با رفتنت چه چیزایی از من بردی اول از همه روح ام عشقم انتظارم ایمانم امیدم ذوقم همه رو به خودت بردی نمی دونی این مدت که نبودم کجاتها بودم و چی ها به من گذشت یه ذره حال و روزم بهتر بشم بهت میگم یه حرفایی دارم برای تو یه نفر دیگه الان که دارم برات می نویسم چشمام هیج جا رو نی بینه اشک امانمو بریده از تو و خدا یه ذره گله دارم ............ از شما دو نفر که الان پیش هم هستید و من تنهام ای خدا من دیگه خسته ام یه جونه از امید بهم نشون بده منو از این همه ناباوری و خرافات و غیر از تو بودن بکش بیرون خدایا چرا من این همه برای تو شریک پیدا میکنم...