محمدطاهای ما(جوجه طلایی ما)محمدطاهای ما(جوجه طلایی ما)، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 6 روز سن داره

دردونه..یک عاشقانه آرام دگر

زرده بامزه

1394/5/2 2:45
نویسنده : مامان بی تاب
1,270 بازدید
اشتراک گذاری

جوجه رنگی من

داشتم توعکسات سرچ میکردم و پست میزاشتم  که چندتا عکس بامزه وشیرین کاری هات که تونستم شکارلحظه ها کنم ویادگاربشه رو دیدم ویهویی پستی که مینوشتمو ول کردم و یه عنوان  موضاعات این دفترچه خاطرات مجازیت اظاف کردم  بنام زرده بامزه....................اما حیف که عکس ها کیفیت ندارنبوس

زرده بامزه ودوربین شکارلحظه ها

زرده بامزه ودوربین شکارلحظه ها

وسط خونه تکونی مامان جون که قالی هاشوداده بودقالی شویی میخوابیدی روقالیچه تادایی احمد تابت بده(13ماهگی)

اینجوریچشمکخنده

خونه بابابزرگ میرفتی بالامیز و میپریدی منم شلوارتودراوردم امازیرش جوراب شلواری بود میترسیدیم لیزبخوری و توهم که ماشالله(13ماهگی)

طاهاااااااانه(13ماهگی)

میدونم مامان چی پلت باشیرخیلی دوست داری اما تمام شد (11ماهگی)خجالت

خونه عموعلی یه حموم جانانه دعوت عموعلی اما

من  نفهمیدم توی آب توتشت توچی دیدی که اینجوری مهیجی و نیکان نیشخندمیزنه چشمکوچشمشوازش برنمیدارهمتفکر(13ماهگی)

تل آیدارومیزنی توموهات و قهقه میزنی(11ماهگی)

اولین خریدت ازدست فروش به میل و دلخواه خودت (14ماهگی)

ماشاالله به زورت مامان ....وسایل سنگین و ماشالله خوب بلندمیکنی همه میگن هم استیلت هم زورت وزنه برداری میطلبه(11ماهگی)بوس

آخی روی تاب خوابت بردخواب

الان رکوعی یاسجده؟قه قهه

میچلونمتاااا تابهچشمک یابارفیکس؟

یه تلیت آبگوشت جانانه روی تابدلغک

جیک مامانجشن

عاشق زیتونی هرگوشه یخچال قایمش کنم بازم پیداش میکنیخوشمزهدلخور

دلم برای مشتی نشستنات تنگ شده مث راننده سنگین هایی فقط یه پیاز کم داریخنده

ماهی سیخ زدی...لباس پهن میکنی......آشغال های کوجه رو جمع میکنیتشویق

تست گوش داشتیم اما بجای اینکه بترسی دکمه هارو میزدی

موبایلمو ویدادی دستم میرفتی زیرپتومیگفتی عکسدرسخوان

زل زدی به فلش دوربینتعجبخودتوزشت میکنیسبزآره مامان اسمش اناره خطاچادر میزاشتی تودهنت بعد پیس پیس میکردی یعنی مث مامان دارم نماز میخونمگیجمگه توگنده لاتیقوی

نفسی بخدامحبت

http://www.niniweblog.com/upl/ms1389/14378705245.jpghttp://www.niniweblog.com/upl/ms1389/14378703030.jpghttp://www.niniweblog.com/upl/ms1389/14378703412.jpghttp://www.niniweblog.com/upl/ms1389/14378703686.jpg http://www.niniweblog.com/upl/ms1389/14378700575.jpg

باموزیک خوابیدی  خوابرفتیم خریرد گفتی من ام آن(یعنی بده من بزارم رو دسته سه چرخه ام)عینکازجلوباشگاه که ردمیشیم میگی می می عیبهخجالت

http://www.niniweblog.com/upl/ms1389/14378702694.jpghttp://www.niniweblog.com/upl/ms1389/14378702286.jpg

هرتلفن عمومی که میبینی باید الوکنی.تلفن...فرداتولد یکسالگین یهو فوت کردن یادگرفتی..محبت..اولیم باری که تو وان بزرگ گذاشتیمت کلی ذوق کردیخندونک.......یه مدل نمازخوندن تو و یلداست دیگهخنده

http://www.niniweblog.com/upl/ms1389/14378700786.jpghttp://www.niniweblog.com/upl/ms1389/14378701592.jpghttp://www.niniweblog.com/upl/ms1389/14378701789.jpg   

شال یلداروسرت کردی یهودستت اوفه شد داری بوسش میکنی بوس.بعدازتولد مجتبی لباست کیکی شده پیرهن مجتبی رو پوشیدی رفتم تو فروشگاه خرید تو توی ماشین بودی یهو دیدم پاپتی پشت سرم با این وضع میگی آبتعجب

 

پسندها (2)

نظرات (2)

زهرا مامان ایلیا جون
15 مرداد 94 13:14
ای جوووووووووون چه عکسهایی [قلب چقدر بانمک و با مزه .الهی قربون شیرین کاری هات
عمه خاله
16 مرداد 94 3:06
فسقل عمهههه.چقدر با این عکسا خندیدم.الان مرد شدی دیگه بهم میگی عمه بیا.منم دلم واسه عمه گفتنت ضعف میره.عمه فدات زود زود داری بزرگ میشی باهوش من.دوستتتتتتتتتت دارم