گلچینی ازعکس های 14ماهگی
دلبندمــــــــــــــــــــــ
این نوشته را برای تو مینویسم تویی که الان متحیرم ازکارهات ....تویی که هربار اومدم واست بنویسم بارفتارت بامحجوب و مودب بودنت منو متحیر کردی و نطقمو عوض کردی و .....ا
مشب عموعلی و دایی احمد و دایی محمد ومسعود قرارگذاشتن همه باهم پلی استیشن بازی کنن تاسحر ..شب ساعت 1بود که بابامهدی یواشکی گولت زد و رفت و منم سعی کردم تو اطاق باهات بازی کنم تا حواست پرت بشه اما تو خیلی باهوش تراز این حرفایی گفتی بابا رفت من تا ساعت 3:30تمام سعی مو کردم که بخوابونمت اما تو تاچشمات میبست میگفتی بابا ......بردمت حمام کلی بازی کردیم باز گفتی بابا بهت شام دادم خوردی اما بازگفتی بابا میوه و تخمه و پازل وووووو اخرش گریه کردی .....منم زنگ زدم به بابا که باطاها حرف بزن ....
مکالمه پدروپسر
پدر:طاهاااااا
پسر:بابا
پدر:طااااهااا
پسر:بابابیاااا
پدر:طاها پسرم بخواب من فردا میام پیشت باشه بابا
پسر:بای بای
پدر:بای بای
وامااااااااااااااااااااااااااااااااا پسرررررررررر خوابید اونم چه خوابی رفتی
من و پتو و بالشت و حمام و شام و تخمه و....همگی
بله آقا طاها تومرد شدی و من هنوز فکرمیکنم توکوچولویی
گلچینی از 14ماهگی کوچیک خان
راستی چرا یهو اینجازدی زیرگریه؟
من فدای تو به جای همه گلها تو بخند...
بخندددددددددد خندوانه ........بخندددددددددددد محمدطاها یه دونه
عاشقتم 10000000000000000000000000000000 تا