محمدطاهای ما(جوجه طلایی ما)محمدطاهای ما(جوجه طلایی ما)، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 15 روز سن داره

دردونه..یک عاشقانه آرام دگر

نامه من به مسافر بهشتم

1392/5/15 12:30
نویسنده : مامان بی تاب
576 بازدید
اشتراک گذاری

نامه من به مسافر بهشتمه می دونم اینو میخونی چون از دلم بلند شده و برای تو مینویسم دوست دارم برات نامه بنویسم هرچند که می دونم چیزی تا یکسالگیت نمونده اما نمی تونی درک کنی که من چی میگم .....

پسرم  سلام

عزیز ترینم سلام

امیدسرابم سلام

مامانت مدتهاست که گونه های اشک آلودش رو به امید در آغوش گرفتن تو خشک میکنه.مدتهاست که با تو داره زندگی میکنه و هرگز از یاد نبردم با هم بودنمان را.صورتتو ندیدم بو و بوسه شیرینتو نچشیدم اما لحظه به لحظه شوقم برای دستای کوچولوداداشت که قراره سیلی نوزادی قشنگی به  دو طرف صورتم بزنه بیشتر میشه . اما وقتی فکر میکنم که چرا تو الان کنارم نیستی قلبم سوراخ میشه و ذوقم کورو شوق به خشم تبدیل میشه

دیگران سعی دارند که نگرانی اینکه سالم باشی رو بهم القا کنند اما من کودکانه چشم انتظار تو و حتی  بوی بد پوشک  توام .

فرشته سرابم !می دونم که خدا قراره یه فرزند دیگه به زودی بهم بده اما ترک و فراموشی اون روزای باهم بودنمون خیلی برام سخته .میدونی چی شده که مامانت دلش گرفته و گریه هاش تمومی نداره دیروز آقا داداش گلت چندتالگد جانانه زد و بابا مهدی کلی خوشحال شد می دونی چرا خوشحال شد نه واسه لگدهاش .اخه من از هفته نهم حرکات تو رو حس میکردم و بابا هم میدونست ذوق بابات هم با کمی فکر بود لگدهای اقا داداشت دقیقا مثل خودت بود با یه لگدش ماشالله شکمم تکون خورد و بابا یاد تو افتاد منم تو چشای بابات زل زده بودم و می خواستم تو چشاش فکرشو بخونم و خوندم .سرابم پسرم ما هیچ وقت تو رو از یاد نمیبریم .

مونس لحظه لحظه های داغ من!

مامان و بابا یه مشکل بزرگ دارن نمی دونم چه جوری باید حلش کنیم .می دونی فرشته آسمونی من .بابا مهدی و من سر انتخاب اسم اختلاف نظر داریم بابا مهدی فقط و فقط میگه من طاها میخوام و نمی خوام حسرت این اسم به دلم بشینه و الان اسم طاها چندین ماه که جز خانواده ماشده و بابا مهدی هر وقت یه پسر یا مرد موفق میبینه میگه این طاهای منه هامنم شدیدا مخالفم .نه اینکه این اسم و دوست ندارم من عاشق این اسم بودم و خودم انتخابش کردم اما می ترسم این اسم سهم من و بابانباشه....

ذهنم خیلی درگیره ازطرفی میگم نه طاها نزاریم از طرفی وقتی اسم طاها رو میشنوم ناخداگاه اشکم در میاد یاد از دست دادن تو میافتم از طرفی هم میگم اگه خدا میخواست که به ما پسر نمی داداز طرفی هم همه مخالفن که ما اسمی که برای تو انتخاب کردیم برا ی داداشت بزاریم وای خدا..خودت میدونی تو دل من چه خبره......

بگذریم هنوز وقت داریم تا اومدن اقا داداشت .اونقدر که ترس 18مرداد عیدفطرو دارم روزیکه از هم جداشدیم و ..........ترس از مردن خودم ندارم.فرشته آسمونیم می دونم که از دادشت که الان تو دل منه خوب خبر داری و می دونی که حالش خوبه من که عاشقانه منتظر اومدنش هستم دوست دارم بری و به داداش گلت بگی که مامان میگه

آبروی آخرتم! شب و روزم رو با لگدای دلچسبت آزین بستم .هرجا که میرم جای خالیتو احساس میکنم :بهش بگو اگه دوست داره اسم داداششو براش انتخاب کنیم خودش یه کاری کنه که به دلم بیفته . بهش بگو که جای خالی تو رو برام پرکنه.

فرشته آسمونی من چیزی تا 18مرداد نمونده می دونم یکسالت میشه و تا الات تاتی داری راه میری و دندون هات نوک زدن من به نیتت لثه سفت کن و زانو بند میخرم میدم به نوزادی که نیازداشته باشه تا تو هم بدون درد دندون هات دربیاد و بدون خراش افتادن رو زانوهات راه بری و....

مسافر بهشت من!امیددارم تا یکسالگیت بیای تو خوابم و ببینمت وشاید منم ای بی تابی هام کمتر بشه یادت باشه هروقت اومدی باید برام بگی تو بهشت چکارا میکردی. چه خبرا بود .وای چقدر بی صبرم هر قدر بزرگ شدی بسه دیگه بیا تو خوابم  ببینم اصلا چه شکلی ای؟

خدایااااااااا

خوب میدونم فرشته آسمونی ام جاش اونجا خوبه و داره بزرگ و بزرگ تر میشه اما این نی نی تو دلمو بزار تو آغوش ما بزرگ بشه و شاهد قدکشیدنشو دندون در اوردنش باشیم......

مهربان ترین فرشته ی آسمانی  من! پسر من

اینک محکوم به سکوت شده ام، محکوم به ندیدنت و نشنیدنت، اما باور کن این قلم زدن ها تنها چیزی ست که

برایم باقی مانده و

پایان این نوشتن ها

یعنی خداحافظ

و خداحافظ پایان من است .

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

مامان یاسمن و محمد پارسا
11 تیر 92 18:22
بمیرم الاهی برا دل تنگت عزیزم وقتی داشتم پست جدیدت را می خوندم یه حسی که نمی تونم بگم یعنی نمیشه به زبون اورد بهم دست می داد حس می کردم تمام موهای تنم سیخ شده یه حس گنگ عزیز دلم بی تابی کردن برا دل مهربونت و برای نی نی خوشگلم خوب نیست بهتره فقط الان فکر کارای باشی که قراره برا نی نیمون انجام بدی طاهای خوشگلم اسمونی شده عزیزم حتما هم به قول خودت جاش خوبه اگه ناراحت باشی غمگین میشه پس عزیزم خودت و ناراحت نکن سعی کن خودت و به کارای که قراره انجام بدی و ندادی مشغول کنی فدای دل مهربونت دوستت دارم عزیزم هم خودت و هم نی نی خوشگلت و
ღ مونا مامان امیرسام ღ
13 تیر 92 3:41
سلام دوست خوبم.ممکنه به این ادرس برید و به ((امیرسام خرمی)) امتیاز 5 رو بدید اگر قبلا به کس دیگه ای رای دادید بازهم میتونید رای بدید. تا 8 مرداد هم وقت دارید.ممنون از وقتی که میذارید گلم. خوشحال میشم اگر بعد از رای دادن خبرم کنی. soha.torgheh.ir/festival/festivalPage.php?festival=7
مامان آتنا جون
13 تیر 92 15:13
حرفی نمی تونم بزنم
مریم
24 تیر 92 14:29
مامان حسام كوچولو
24 تیر 92 16:40
عزيزم بيشتر از اينكه به فكر ني ني كه تو دلت هست باشي به فكر ني ني كه از دست دادي هستي و اين اصلا خوب نيست. هر گونه نگراني و اضطرابي روش تاثير مي زاره. مي دونم سخته اما كم كم فراموشش كن و به جاي گذشته به فكر آينده باش. انشالله كه يه ني ني خوشگل و توپول مپل به دنيا مياري .
آیدا
26 تیر 92 8:45
سلام عزیزه مهربون ایشالا به سلامتی و خوشی پسمله گلتو بزرگ کنی و همیشه بهش افتخار کنی . خدا بهتون یه هدیه دیگه داده این گل رنگ و بویه دیگه ای داره پس جایگاهه خودشو داره جوری باهاش از الان برخورد کن که بعدا حس نادیده شدن و حسادت نسبت به داداشیش پیدا نکنه اسمشو البته بازم به خوتو همسریتون مربوطه اما اگر چیزه دیگه ای انتخاب کنید و واسه انتخابه اسمه تازه واردتون وقت بذارید خیلی بهتره بازم اول و آخر اختیار دار خودتونید .بوس
مامان علی مرتضی
26 تیر 92 13:30
عکسای بدون شرحتون خیلی حرفا دارن.نامتون برای مسافر بهشتتون هم خیلی قشنگه خدا این کی رو برات حفظ کنه.خصوصی
مامان یاسمن و محمد پارسا
29 تیر 92 3:05
مامانی کجای
مامان ماهان نفسی
10 مرداد 92 1:12
عزیزم نمیدونم چی صدات کنم اجی مهربونم اجی دلشکستم من فدای دلت بشم وای نمیدونی که با خوندن این مطلبت چه کشیدم تمام اشکام صفحه کیبوردمو شسته بودم صدای شکستن دلم تو گوشم بود وقتی نوشتی به نیتت زانو بند دندون گیر میخرم انگار داشتم برای عزیز از دست رفته خودم زار میزدم عزیزم اینجوری خودتو اذیت نکن مهربونم خدا تورو خیلی دوستداشته که یه گل پسر دیگه رو بهت هدیه داده من فدای تو بشم نزار این گل پسر تو دلیتم حس غمتو به دل بگیره اون همه چی رو میفهمه عزیزم اگه رو اسمش دودلی یه محمد به اول اسمش اضافه کن بزار محمد طاها که هم دل باباش نشکنه هم تو دلت اروم بشه کاش الان پیشم بودی تو بقلم میگرفتم واز ته دل گریه میکردم اخه من خیلی اذیت شدم با خوندن این مطلبت گلم خیلی مواظب خودت باش توروخدا
مامان یاسمن و محمد پارسا
13 مرداد 92 18:10
عزیزم خصوصی
مهسا
20 مرداد 92 0:16
سلام عزیزم وبت عالیه ب منم سر بزن خاستی بلینک