محمدطاهای ما(جوجه طلایی ما)محمدطاهای ما(جوجه طلایی ما)، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 7 روز سن داره

دردونه..یک عاشقانه آرام دگر

آتلیه یکسالگی

  عکس های خام آتلیه یکسالگی موطلایی    پس از نه ماه انتظار، پس از گذران روزها و شبهای پر از دلهره و اضطراب، در یک لحظه بزرگ و خاص ، در لحظه ای فراتر از زمان و مکان ، در لحظه اتصال آسمان به زمین ، شاهد خلق یکی از بزرگترین معجزات الهی بودم و ... تو آمدی! .... هیچ حرفی برای گفتن ندارم و فقط چشمانم می گریند.... پسرم ! تمام این لحظات را تقدیم آمدنت می کنم. . محمدطای من. این روزها تکرار نمی شوند. دلم می خواهد ثانیه های با تو بودن رو ببلعم. نفس هام رو بشمارم. خنده هات رو ضبط کنم. چشمهاتو ، صداتو، ...
30 بهمن 1393

اولین قدمهات پسرکم

  طاهای من راه افتاد ... دلم به تاب تاب افتاد درست در سن یکسالگی  قبل ازتولدیکسالگیت: واسه اولین بار و به صورت مستقل بدون کمک گرفتن از کسی قدمهای کوچولوتو توی اشپزخونه داشتم به کارام میرسیدم برداشتی و شروع به راه رفتن کردی و افتادی اومدم بلندت کنم خودت زودتربلندشدی... البته از چند روز قبل خودت  تنهایی تاتی میکرد اما با فاصله کم واز ترس زمین خوردن گوشه های مبلو میگرفتی و میخوردی زمین پا نمیشدی ...... روزهای اول که راه رفتنو یاد گرفته بودی از شدت خوشحالی و هیجان تند تند واسه خودت تو خونه راه میرفتی. عجول بودی هی میخوردی زمین و ما میگفتیم یا علی ....وبدون تمرکز و با عجله دوست داشتی فقط بری   کلی هم فیلم گ...
29 بهمن 1393

ماجرای برنده موبایلی جشنواره 4سالگی نی نی وبلاگ

الهی فدات بشم جوجه طلایی  مامان اینم یه پست یادگاری از خاله مهربون و خوش نیت که با رای پاکش هم خودش بین این همه ارائ اول شد و هم رای تو خوش طالع بود که رای دهنده ایی که به شمارای داد اول شد و هم خودت با وقت کمی که داشتی و تلاش من و بابا و ............همه اونهایی که دوستت داشتن صاحب رتبه شدی.. وخاله در پست خود اینگونه نوشت...... روی عکس کلیک کنید میریذ به .......آدرس پست فرشته های ناززندگی من ماجرای برنده شدنمون ... برا محمد طاهای عزیزم... سلام عزیزم دلم پسر طلای من این متن و با اجازه مامان گل و مهربونت می نویسم این متن و با اجازه مامان گل و مهربونت می نویسم اونروزای که انتظارت و می کشید چند بار با هم صحبت کردی...
8 بهمن 1393

15ماهگیت هوراااااااا

تک ستاره قلبم 15 ماهگیت مبارک   عزیزم باور نمیشه چه زود گذشت 15 ماه از عمر نازنینت.. عشق من.. زندگی من.. این 15 ماه زیباترین لحظه های زندگی ما بوده تو آرامش بی نظیر لحظه های مایی.. و وجود تو زیباترین هدیه خداوندی چقدر حضورت به خانه ساکت ما هیجان و شادی و دلشوره و استرس و.............. بخشید 15 ماه با تمام سختیها و شیرینی هایش سپری شد...   گل پسر 15 ماهه من تند تند میره از این ور خونه به اون ور خونه، آشپزخونه، اطاق ها، حموم و ....و به همه جا سرک میکشه که ببینه چی به چیه... با صدای آهنگ نانای میکنه و با صدای نوحه و عزاداری سینه میزنه... مرتب دوست داره کفش های بزرگتره...
3 بهمن 1393

جوجه طلایی و 11مروارید

الهی که مامان سمیه  قربون دندونای سفیده خوشملت بره هروقت هرکی ازم میپرسید از دندونای طاها چه خبر از اونجایی که به چشم اعتقاد دارم زیاد دوست ندارشتم بگم چون از همه بیشتر هم توچشم مامان و بابا میای که اومدی . امروز ظهر که از خواب بیدارشدی گفتی :ایش گفتم چی:ایش خیلی تعجب کردم آخه من هنوز حتی یکبار هم آموزش جیش و از پوشک گرفتن و برات شروع نکردم بردمت دستشویی. گفتم:طاها جیش جوجه رنگی:جیشششش. خیلی جالب بود برام یهو دست زدم آفرین آفرین تو هم خوشت اومد هی جیشتو میگرفتی هی ول میکردی منم کلی خوشحال و جیغ .. بعدگفتی :اااانگشتتو میزدی به دندونات یعنی اومدیم بیرون بهت صبحانه بدم هی گفتی به به ..من گفتم ...
3 بهمن 1393

14ماهگیت و 7و8و9و10و11مین دندونت مبارک

           ماهگیت  وووووووووو صاحب مروارید شدنت                  مباااااااااااارک       وسعت دوست داشتنت براي من ....  همان بهشتي است كه گفتند زير پاي مادران است.    مثل نفسی برايم ....  مثل هوا ...مثل آب  پس بدان ...اگر نبودي...نبودم  اگر نباشی.....نيستم  ب...
2 بهمن 1393

برنده موبایلی جشنواره نی نی وبلاگ رای محمدطاهاست

طاهای مامان ....زردآلو مامان الهی دورشمابگردم یه خبر خوب که کلی خوشحال شدم و میدونم به تو هم بگم کلی شادمیشی .یک خبر خیلی خوب یکی از دوستام واسم گذاشته و من الان خوندمش و کلی خوشحال شدم  برنده موبایلی جشنواره نی نی وبلاگ یکی از خاله های مهربون که ازطریق وبلاگ باهم دوست شدیمه همون خاله مهربونی که به شازده طاهای من رای داده و بهم این پیام داده که من و تو هردوبرنده شدیم .......ازبس مهربونه و دل پاک و خوش نیته مامانی تا فهمید رای نیاز دارم واسم رای جمع کردو حالا خط خودش برنده شده .........خیلی خیلی بیشتر از نفر هفتم شدن واسه برنده شدن موبایلی خاله مهربون خوشحال شدم و از اینکه را ی محمدطاها خوش طالع یود .......   ...
21 دی 1393